در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
بایگانی بهمن ۱۳۹۴ :: شهدا و امور ایثارگران پایگاه سید الشهدا

۲۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

قسمتى از وصیت نامه شهید اکبر بدیعى

ادامه مطلب...
۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

قسمتى از وصیت نامه شهید سید یوسف سیدیان

قسمتى از وصیت نامه شهید سید یوسف سیدیان

از سال 1357 قطعاً گفتم و تا آخرین لحظه عمرم هم مى‏گویم‏که مکتبم اسلام راستین است به پرچم دارى نایب الامام خمینى‏کبیر.

خداوندا، ضعیفم، ناتوانم، با کوله بارى از گناه و معصیت به‏سوى تو روى آورده‏ام و تنها امیدم و تنها یاورم و تنها پشتیبان ورحم کننده‏اى که سراغ دارم توى.

اگر اشکى بر مزارم مى‏ریزید، گریه‏هایتان براى اسلام باشد نه‏براى مرگ من. بیایید اشکها را گلوله کنیم و بر سینه دشمن فرودآوریم.

 

 

 

۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

قسمتى از وصیت نامه شهید عبدالحسین مقضى

قسمتى از وصیت نامه شهید عبدالحسین مقضى

بسم الله الرحمن الرحیم

بنام خدا و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامى و بنیانگذار جمهورى اسلامى‏ایران و با درود و سلام بر شهیدان و با سلام بر پیامبر )ص( که فرستاده خداست براى‏راهنمایى مردم و جانشین او حضرت على )ع( و یازده فرزند گرامیش که آخرین آنهاحضرت امام زمان )عج( است.

برادران و خواهران: هم‏اکنون که در کشورمان اسلام زنده است به رهبرى امام‏امت سعى کنید در حفظ آن کوشا باشید و آنانى که نمى‏دانند و ناخداگاه بدگویى‏مى‏کنند را راهنمایى کنید. این اسلام زنده شده است و بر تمام جهان پایدار خواهد بود.سعى کنید پشتیبان ولایت فقیه باشید و نگذارید آسیبى به آن برسد.

نماز جمعه یکى از آن طرقى است که باید آن را پر کنید و دیگران را تشویق به‏رفتن به آن نمایید...

پدر و مادر و خواهر، اگر هر بدى به شما کردم مرا حلال کنید چون این راه راه‏امام حسین)ع( بود.

مادر سعى کن گریه و ناراحتى نکنى، چون ما امانتى بودیم دست شما و شماخوب از آن مراقبت کردید و دو دستى تقدیم به صاحب آن کردید، صبر داشته باشید.

پدرم شاید نتوانستم آنطورى که باید و باشد فرزندى براى شما باشم. امیدوارم‏که مرا ببخشید.

خواهرم، سعى کن که زینب گونه باشى و نداى شهیدان را در حجابت به مردم‏بفهمانى.

برایم یکسال نماز و روزه بگیرید و مقدارى رد مظالم بدهید. مقدارى پول درحدود هزار تومان از بسیج مسجد پیش من است آن را به مسجد برگردانید و در پایان‏به امید پیروزى رزمندگان و سرافرازى اسلام را آرزو مى‏نمایم.

"عبدالحسین مقضى"


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

قسمتى از وصیت نامه شهید على اکبر رحیمى بلان

قسمتى از وصیت نامه شهید على اکبر رحیمى بلان

شهید خطاب به خانواده ضمن اشاره به پرداخت دیون و ردّ مظالم و انجام‏فرائض دینى، سفارش مى‏کند چنانچه افتخار نصیبم گشت به شهادت برسم، از گریه وزارى خوددارى کنید و مطیع و پیرو و حامى ولایت فقیه بوده تداوم بخش راه شهداءباشید.

 


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

قسمتى از وصیت نامه شهید محمد رضا یزدانى

قسمتى از وصیت نامه شهید محمد رضا یزدانى

دوستان سعى کنید که از موقعیت استفاده کنید و خود را در ردیف‏مبارزان در راه خدا قرار دهید که پیروزى با شماست. خدا شاهداست که نسلهاى بعد از شما حسرت این روز را مى‏خورند ومى‏گویند ایکاش ما هم در دوره انقلاب بودیم، پس واى بحال کسى‏که از موقعیت استفاده نکند.

 

 


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

قسمتى از وصیت نامه شهید محمد شریف زاده

قسمتى از وصیت نامه شهید محمد شریف زاده

از خود محورى به شدت اجتناب کنید، کار را فقط بخاطر خداو اسلام انجام دهید، کار براى جهاد و سپاه و حزب و... انجام ندهیداین کار خطر بزرگى است که منجر به بدبینى و اختلاف مى‏شود. کاربراى خدا انجام دهید، اگر تاکنون انجام نداده‏اید اکنون استغفار کنید.

 


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه برادر شهید حسینعلى حجتى

وصیت نامه برادر شهید حسینعلى حجتى

"یا اَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ اِرْجِعى اِلى رِبِّکِ، راضیَةً مَرْضِیَّةً، فَدْخُلى فى عِبادى وَادْخُلى‏جَنَّتى"

با درود به پرچم داران اسلام و با سلام به یاوران و رزمندگان اسلام سخن راآغاز مى‏نمایم. در این لحظه‏اى که در حال نوشتن وصیت نامه هستم به این فکرم که آیالیاقت داریم که یک سرباز اسلام باشیم و براى اسلام عزیز فدا شویم.

اى مسلم به پا خیز که صداى " هل من ناصر ینصرنى" مسلمان در بند کشورهاى‏اسلامى به گوش مى‏رسد و من وظیفه شرعى خود مى‏دانم که آن ندا را هر چه بیشترطنین افکن سازم، از تمام برادران و خواهران مى‏خواهم که در پشت جبهه سربازان‏خدا را یاور باشند.

اى پدرم و اى مادرم، خود معترفم که فرزند خوبى نبودم و لیکن اى مادر و اى‏پدر، این فرزند حقیر خود را حلال کن و از خداوند طلب آمرزش برایم کن که زیادگناهکارم و در این دم آخر از خداوند خواهانم که من را بیامرزد و امّا اى برادرم و اى‏خواهرم این برادر ناقابل خود را حلال کنید و این حقیر را فراموش نکنید. خود اعتراف‏دارم که نتوانستم وظیفه الهى خود را در قبال شما انجام داده باشم.

براى من چهار و یا بهتر پنج سال نماز و روزه بخوانید و بگیرید و آن مقدارپولى که در بانک دارم، بهره آن را همانطورى که گفته‏ام براى جنگ بدهید و سپس‏خمس آن را بدهید و بعد هر چه براى نماز و روزه دادید کم کنید و بقیه را )به هر یک‏از خواهرانم و برادرانم ده هزار تومان بدهید( و باقیمانده را به بیچارگان و مستحقان‏بدهید. این امر را خیلى زود انجام بدهید و مقدارى از پول مدرسه راهنمایى یزدانشهرطلب کار هستم که براى خرج دفن و مراسمم خرج نمایید و بقیه را به بیچارگان و اگراضافه‏اى داشت براى کتابخانه همان مدرسه که توسط آقاى شریف زاده گفته‏ام خرج‏کنید و همچنین اگر هر کسى آمد و طلبى از من داشت به او بدهید و در آخر فقط و فقطوصیتم به تمام خانواده‏ام این است که در شهادت من صبر و استقامت را پیشه کنید که‏اجر شما از بین نرود و از تمام همسایگان و خویشاوندان براى من حلالیت بطلبید و درآخر براى من طلب آمرزش کنید و راه شهیدان را ادامه دهید و گر نه مسوول  هستید.

والسلام


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه سید اصغر قاضى عسگر

وصیت نامه سید اصغر قاضى عسگر

"بسم الله الرحمن الرحیم"

به نام خداى مهربان بخشاینده که مهربانتر از او نبوده. درود بر رهبر کبیر انقلاب ودرودبر شهیدان راه حق.

مطالبى چند به عنوان یادبود و تذکر باطلاع خواهران و برادران مسلمانم مى‏رسانم:

1- نمى‏دانم چطور از خداى محبوبم در برابر این همه نعمتها که بینهایت است و به ماعطا فرموده سپاسگزارى کنم. اى همنوعان عزیز هرگز در اجتماع بر سر کارهاى دنیایى‏امیدى به مردم حتى آنهایى که فکر مى‏کنید مى‏توانند برایتان کارى انجام دهند نداشته‏باشید، مگر اینکه به آنها به عنوان یک وسیله نگاه کنید. خدا مى‏فرماید هر کس امیدش‏به بنده بود امیدش را قطع خواهم کرد. این وصیت نامه را مى‏نویسم در حالیکه به قلبم‏افتاده که شهادت به تو نزدیک شده و هر کارى دارى بکن.

2- اى عزیزان، سعى کنید گناه نکنید تا بنده محبوب خدا شوید تا حتى به مقام شهیدبرسید و این را هم بگویم هر کار نیکى را توفیقش را از خدا بخواهید و اگر روزگار برشما تنگ شد مبادا از خدا دست بردارید که خدا هر لحظه شما را امتحان مى‏کند.

3- اى بازماندگان عزیز، خداى قادر هر چه شما را بیشتر دوست داشته باشد شما را درناراحتى‏هاى زندگى و تنگناها بیشتر قرار مى‏دهد و بر عکس هر کس در این دنیا خوش‏باشد از خدا دورتر است و این دنیا براى مؤمن جهنم و آخرت براى او بهشت است.سعى کنید به خدا آنقدر نزدیک شوید که هر چه خواستید بعد از مدتى صبر به شمابدهد و قبل از آنهم به قلبتان خطور مى‏دهد. کمتر گناه کنید تا آسان رحلت کنید و درآخرت در آسایش باشید.

4- اى برادران و اى خواهران کمى به فکر زیردستان خود باشید و فقط بالا دستى‏ها رانبینید که این نفس است که مى‏خواهد شما را از رحمت خدا دور کند. نتیجه اینکه وقتى‏شما به فکر زیردستان بودید خدا هم بفکر شما خواهد بود و چه بهتر اگر بتوانید براى‏آنها کارى انجام دهید خدا هم بیشتر به شما کمک مى‏کنید. همانطور که خداوند درقرآن فرموده اگر به مستمندان کمک کنید. مانند یک دانه گندم به خوشه‏ها تبدیل‏مى‏شود که خودم آنرا اغلب با چشم خود مى‏دیدم. یک نمونه اینکه شخص گفت فرداعید بزرگى است و عید مبعث است و هر کس به کسى کمک کند، خداى متعال به اوچند برابر عوض مى‏دهد و من پنجاه تومان به مستمندى دادم، فردایش بدون اینکه یادم‏باشد به جهاد رفتم، حسابدارمان گفت: این ورقه را امضا کن، پرسیدم مال چیست؟گفت پانصد تومان  به حقوقت اضافه شده. من هم از خدا مى‏خواهم اگر پیش او رفتم ازاو خواهش کنم که شما هم مثل من و حتى بهتر از من شوید.

5- تعدادى خواب در جبهه دیده‏ام که برایتان تعریف مى‏کنم:

خواب اول، شبى خواب دیدم که حضرت امام آمده‏اند منزلمان. وقت نماز بود،دیدم ایشان بلند شدند و آماده براى وضو گرفتن شدند که به من گفتند بلند شو و خود راآماده کن.

خواب دوم، دیدم که دو نفر بهم مى‏گفتند او را بگیر که او پاسدار است و منهم‏در خواب کمى تقلا کردم و دیگر نفمیدم به چه وسیله‏اى مرا بالاى دریاچه‏اى بردند واز بالاى آن مرا در آب رها کردند که ضمن سقوط به خود گفتم باورم نمى‏شد که شهیدبشوم و این نصیبم شد.

خواب سوم، شبى خواب دیدم که آقاى رجایى و باهنر آمده‏اند خانه‏مان که ظهربود و مثل این بود من با آنها یک عمر زندگى کرده‏ام. آنها گفتند براى ناهار چه دارید؟در جواب گفتم: بریان. گفتند: بیاور. تا اینکه رفتم بیاورم از خواب بیدار شدم.

خواب چهارم، دیدم که ایام عید است و رفته‏ایم منزل پسر خاله منصور که‏خوشبختانه او هم در منزل بود )قابل ذکر است که او لیسانسه فیزیک و افسر وظیف‏بود که چند ماه قبل شهید شده بود( امّا ناگهان در خواب متوجه شدم که او شهید شده وشروع کردم با او احوالپرسى که البته وضعیت این احوالپرسى با سالهاى پیش فرق‏مى‏کرد، یعنى صمیمى‏تر و دوستانه‏تر بود. به من گفت: آدرس دقیقت را بده،مى‏خواهم. گفتم: مى‏خواهى چکار؟ گفت: تو کارى نداشته باش.

روزهاى بعد که با خود فکر مى‏کردم، فهمیدم اینها همه نشانه‏هاى شهادت است.

6- در کتابى خواندن که خدا مى‏فرماید، من دوست دارم انسان همیشه دست به دعابردارد و در اوقات مناسب ذکر "لا اله الا الله" را فراموش نکند که با این ذکر به یاد من‏است و منهم به یاد اویم.

انسان در دنیا وقتى به یاد خدا باشد در بهشت ملائکه‏ها مشغول ساختن کاخهاى‏بهشتى براى اویند و از پیغمبر گرامى )ص( روایت داریم که وقتى ایشان به معراج رفتند،دیدند تعدادى ملائکه در بهشت مشغول ساختن هستند ولى گاهى دست مى‏کشند وبیکارند که علت را سؤال مى‏کنند و جواب مى‏شنوند که این بندگان هر وقت به یاد خداباشند، این ملائکه مشغولند و هر وقت از یاد او بروند اینها دست از کار مى‏کشند.

7- همچنین خدا مى‏فرماید، بنده‏هاى مؤمن را حاجتشانرا مى‏دهم ولى گاهى به ملائکه‏مى‏گویم حاجتشانرا نگهدارید، زیرا که دوست دارم ناله بنده مؤمنم را بشنوم ولى‏دوست ندارم صداى بنده کافر، خلافکار و نافرمان را بشنوم.

8- کمى باندازه خودم امر به معروف کنید و همانطور که عرض شد کمتر گناه کردن رااز خدا بخواهید که در نتیجه بنده محبوب خدا شوید و حتى مقامتان به درجه شهیدمى‏رسد.

9- اگر اشکالى ندارد و مى‏توان اموالم را در اختیار پدر و مادرم بگذارید تا سفرى به‏حج روند و اگر احتیاجى نیست و نمى‏خواهید در اختیار بیچارگان چه از اقوام و یاغریبه‏ها بگذارید هر کدام بهتر و ثوابش بیشتر است. هر طورى تصمیم گرفتید راضى‏هستم، چون پدر و مادر بیش از اینها حق دارند. امیدوارم خداى خوبم ثواب آن عملى‏را که مثلاً به ایتام و اقوام باشد بمن بدهد که این این امید را دارم، زیرا من بیش از اینهالطف خدایم را دیده‏ام.

10- به شکر الهى نماز و روزه بدهکار نیستم.

11- یکنفر شهید چون خیلى مقام دارد باید اسامى خیابانها و یا حداقل کوچه‏اى بنام اوباشد. اگر به افتخار شهادت  نایل شدم کوچه خودمانرا بنام من کنید و علتش این است‏که اثر اسلامى بر دیگران مى‏گذارد، افراد به خدا نزدیک‏تر مى‏شوند و کمتر گناه مى‏کنندو یادها و خاطرات شهدا را فراموش نمى‏کنند.

12- هر کسى توفیقش را پیدا نمى‏کند که به جبهه‏ها بیاید و شهادت فقط قسمت بندگان‏خالص مى‏شود که خدا آنها را بر اثر ناراحتى‏هاى زندگى خالص مى‏کند. من هم‏سختى‏ها و مشکلاتى داشتم ولى خدا قدرتى بمن مى‏داد که بتوانم در برابر ناملایمات‏صبر کنم و وقتى انسان به پاکى رسید مثل آهن ربا خدا او را جذب مى‏کند.

13- مطلبى را که امام مى‏فرمایند که شهید به خدا نظر مى‏کند، کاملاً درست است زیرادر نزدیکى‏هایى که حس مى‏کردم به شهادت مى‏رسم آنقدر به خدا نزدیک شده بودم‏که گاهى با صاحب اصلى‏مان شوخى و راز و نیاز مى‏کردم و از او مى‏خواستم که هر چه‏زودتر اسلام پیروز شود، مجروحین جنگى، مریض‏ها و جانبازان شفا یابند و اسراى ماآزاد گردند.

14- من شهادت را گاهى حس مى‏کردم و از شهید شدنم با خبر بودم و گاهى اوقات به‏قلبم خطور مى‏کرد و خوشحال مى‏شدم زیرا خدا فرموده، به بنده مؤمن هر چه‏مى‏خواهم بدهم قبلاً به قلبش مى‏گذرانم.

15- فکر مى‏کنم اواخر عمرم شده که این وصیت نامه را مى‏نویسم، هر دعایى‏مى‏خواستم بکنم دیگر واسطه نمى‏گرفتم و مستقیم با خدا ارتباط دور برقرار مى‏کردم‏که شاید مثل این بود که با چشم دلم او را مى‏بینم و از او طلبکار مى‏شدم و از اومى‏خواستم تا ملت ما پیروز شود.

16- امیدوارم اگر شهید شدم، عوض ناراحت شدن خوشحال شوید و این را هم بدانیداین سعادت توفیق همه کس نمى‏شود و باید آنقدر صبر کرد و رنج کشید تا خدا او رابنده خالص خود کند و در بهشت برینش جاى دهد.

17- در این لحظه که این مطالب را به آخر مى‏رسانم، مطمئن هستم که مى‏روم وبرنمى‏گردم ولى غصه مى‏خورم چرا خداحافظى کامل نکردم، امیدوارم حلالم کنید.شما هم به فکر زیردستان و به فکر یکدیگر باشید و تا مى‏توانید به همنوعان خصوصاً به‏ایتام کمک کنید، زیرا خدا هم به بندگانش طورى لطف مى‏کند و برکت مى‏دهد که‏خود متوجه نیستند.

"والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته"

خداحافظ تا روز قیامت - سید اصغر قاضى عسگر

 


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه سید ساعد هاشم هاشمى فشارکى

وصیت نامه سید ساعد هاشم هاشمى فشارکى

بسم الله الرحمن الرحیم

رسول اکرم)ص( مى‏فرمایند:

"افضل الشهداء الذین یقاتلون فى‏الصف الاول فلا یلفتون وجوههم حتى یقتلوا اولئک‏یقلبطون فى‏الغرق من الجنة"

و برترین شهدا آنانى هستند که در خط مقدم به شهادت مى‏رسند و تا هنگام‏کشته شدن رو گردان نبرد نباشند و اینان کسانى هستند که در غرفه‏هاى بلند بهشت‏آرمیده‏اند و خداوند برویشان لبخند زند و براى آنان حسابى نیست.

آرى من نیز صف اول را برگزیده‏ام و روى بر نمى‏تابم تا آنکه جنازه پاره پاره‏شده‏ام را به موطنم باز آرند، امّا قبل از هر سخنى باید این را بگویم که چرا به جبهه‏آمدم و چرا شهادت را برگزیدم و چرا از درس و مدرسه بریدم و جنگ و پیکار را برآن مقدم دانستم و چرا موقعیت بزرگى که اینک در مقابل رو داشتم و تا چند صباح‏دیگر با باز گشایى دانشگاه ها مى‏توانستم ادامه تحصیل بدهم و با استفاده از فعالیت‏تحصیلى به دور از هیاهوى نبرد و جنگ در گوشه‏اى خزیده و تنها به درس خواندن وادامه تحصیل بپردازم، امّا این چنین نکردم، پاسخ به این سؤال که شاید در ذهن تمام‏دوستان، آشنایان و اقوام بیاید شعرى است که امیرالمؤمنین على ابن ابیطالب در روزورود به صفین و امام سیدالشهداء در روز ورود به صحراى کربلا با خویش زمزمه‏مى‏کرده‏اند:

فَاِنْ تَکُنْ الدُنْیا تَعَدْنَفْسیةً

فَاِنْ ثَوابَ اللَّه أعلى وأَنْبَلُ

وَ اِنْ تَکُنْ الاَبْدان لِلْمَوت أنْشَأَت

فَقَتَلُ اُمْرَءِ بِالسَیْفِ أفْضَلُ

وَ اِنْ تَکُنْ الَاْرزق قِسْمامَقْدُرَّاً

فَقِلَة مِرْصِ الْمَرء  فِى الیسر اَجْمَلُ

وَ اِنْ تَکُنْ الَامْوال للیترک جَمها

فَما بَال مَتْرُوک بِه المَرْءِ یَبْخَلُ

اگر چه دنیا و آنچه در آن است زیبا و دوست داشتنى است، امّا خانه آخرت‏زیباتر و برتر است و اگر قرار است اموال که فرد در دنیا جمع آورى مى‏کنند، بگذارندو بروند، پس چه بهتر آنها را در راه خدا، انفاق کند و اگر قرار است روزى از این دنیابروم پس چه بهتر که در راه خدا با شمشیر قطعه، قطعه شوم، و این بود که هر سه رابرگزیدیم، تکه تکه شدن جسم را در راه خدا، انفاق مال در راه خدا و ترجیح آخرت‏به دنیا را، من راهى را برگزیدم که در آن پاسخ به سؤال نکیر و منکر قبل از موت و درصحنه رشادت و نبرد است که رسول اکرم مى‏فرماید:

"کَفى بِالْبارِقَه فَوْقَ رَأسِهِ فِتْنَة"

شهید در زیر برق شمشیرى که بالاى سرش بود آزمایش را پس داده است، من‏راهى را انتخاب کردم که در صف اول به شهادت برسم.

خط مقدم نبرد راهى که افتخار شهید معرکه بودن را داشته باشم که مولوى دروصف شهید معرکه مى‏گوید:

خون شهید از آب اولى تر است

این خطا از صد صواب اولى تر است

براى مردان الهى و براى انسان که خود را و جانش را به خداوندى فروخته است‏مرگ طبیعى ننگ است که امیرالمؤمنین مى‏فرماید:

"الاَلْفَ ضربَةِ بِالسَّیْفِ اَحَبُ لَىَّ اِمِنْ مَیْتَةِ عَلَى فَراش"

هزار ضربت بر تن من بخورد بهتر است از آن که در بستر بیمارى بمیرم.

مرا با مرگ در راه خدا آشنایى است آن گونه که طفلى را با پستان مادرش.

به قول مولوى:

اى که مى‏ترسى ز مرگ اندر فرار

هان ز خود ترسانى اى جان هوشدار

زشت روى توست نه رخسار مرگ

جان تو همچون درخت و مرگ، برگ

و از همه جالب تر و شگفت انگیز تر در مورد مرگ و شهادت شعر امام السیدالشهداءاست که در روز عاشورا مى‏فرمایند:

متَأَمْحِنى وَ مَا بالمَوْتِ عَارٌ عاى الفَتى

اِذَا ما نَوِىَ حَقاً وَ جاهَدَ مُسْلِماً

وَ وَاسَى الرَّجَالُ الَصَّالِحینَ بِنَفْسِه

وَ فارق مثبوراً و وَدَّعَ مُجرِماً

فأِن عِثْتُ لَمْ أنْدَمُ و أِن مت لَمْ اَلَمْ

کَفى بَل ذِلاً أَنْ تَعیشى وَ تزعاً

من به سوى مرگى مى‏روم که مرگ براى جوانمردان ننگ نیست، آنگاه که مرگ‏در راه عقیه اسلام و هدف حقانیت باشد و مرد بخواهد با ایثار جانش از مردن نیک‏حمایت کند و جناتیکاران مخالفت نماید و از دشمنان خداوند دورى گزیند، من جانم‏را در طبق اخلاص گذارده و دست از زندگى مى‏شویم، اگر زنده ماندم پشیمانى ندارم،آرى این مستى است که پرستش و اعتقاد ما به مستى است که جز خدا را نبینیم، که چه‏خوب گفت علامه طباطبائى:

همى گویم و گفته‏ام بارها

بود کیش من مهر دلدار ها

پرستش به مستى است در کیش مهر

برونند زین جرگه هوشیار ها

چرا مرگ در راه خدا و شهادت را با آغوش باز پذیرا نباشم، مگر نه آنکه‏عمرى را پس از هر نماز صبح در "فشارک" پدر بزرگم زیارت عهد را برایم نمى‏خواندکه نوید فجر و عشق به انتظار ظهور آقایم حجة بن الحسن را در دلم زنده کنم و در آن‏مناجاتش که با اشکش همراه بود نمى‏خواند:

"اللهم ان حالى بینى و بینه الموت الذى جعلة على عبادک حتماً مقضیاً فاخرجنى من قبرى‏مؤتزراً کفنى شاهراً سیفى مجرداً"

خداوندا: اگر مرگ که براى تمام بندگانت حتم قرار داده‏اى میان دیدار من وآقایم فاصله انداخت در آن روز که منادى ندا مى‏دهد: اى اهل قبور برخیزید و به یارى‏و مدد امام زمان درآیید، قبور شهدا شکافته مى‏شود و شهدا در حالى که کفنى خونین‏بر تن و شمشیرى از غلاف به در آمده بر دست دارند و در دستى دیگر نیزه‏اى به یارى‏و مدد امام زمان مى‏شتابند.

من امشب آماده مى‏شوم که فردا در صف شهدا معرکه باشم تا بلکه به لطف‏خداوندى در روز ظهور آخرین ذخیره الهى سربازش باشم در حالیکه خون کفنم رارنگین کرده است.

این مقامات وعده داده شده کجا و مدرک مهندسى و ثروت دنیا و خود دنیا و مافیهاى آن کجا، همه‏اش را به عشق یک دیدار او که مولایم است زیر پا مى‏گذارم.

در طریقت پیش سالک هر چه آید خیر اوست

در صراط مستقیم اى دل کسى گمراه نیست

بر در میخانه رفتن کار یکرنگان بود

خود فروشان را به کوى مِىْ فروشان راه نیست

هر چه هست از قامت ناساز بى‏اندام ماست

ورنه تشریف تو بر بالاى کس کوتاه نیست(78)

آرى اگر رهبر بزرگ انقلابمان امام خمینى مى‏گویند آنان که حلقه ذکر عارفان ودعاى سحر مناجاتیان حوزه ها و روحانیت را درک کرده‏اند خَلسه حضورشان‏آرزویى جز شهادت ندیده‏اند. اشاره به این قسمت از دعاى سحر است که مى‏خوانیم:

"اللهم برحمتک فى‏الصالحین فادخلن و فى عیلین فادفعنا ...و قتلاً فى سبیلک مع ولیک‏فوق لن"(79)

خداوندا: به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولى تو کشته شویم و به فیض شهادت‏نایل شویم.

"اللهم اخمنا فى سفن نجاتک و متعنا بلذیذ مناجاتک و اوردنا حیاض حبک و اذقنا حلاوة ودک و قربک واجعل جهادنا فیک و همتنا فى طاعتک و اخلص نیاتنا فى ملتک "

خدایا: ما را در کشتى‏هاى نجات جاى ده و لذت مناجاتت را به ما بچشان و مارا به سر چشمه پاک دوستى با خود وارد ساز و از شیرینى دوستى و قرب خود به مابچشان و جهاد ما را در راهت و تلاشمان را در فرمانبرداریت قرار ده و نیت ما را دراعمال خالص گردان.(80)


۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید ابراهیم نامداریان

وصیت نامه شهید ابراهیم نامداریان

"وَ لا تَحْسَبَنَ الَذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَرَبِهِمْ یُرْزَقُونْ"

با درود و سلام بر یگانه منجى عالم بشریت حضرت مهدى)عج( و با درود و سلام بر نایب بر حقش امام امت و شهید پرور و به‏امید آزادى اسرا و پیدایش مفقودین و پیروزى رزمندگان کفر ستیزاسلام و به امید باز شدن راه کربلا این وصیت نامه را آغاز مى‏کنم.بعد از شهادت من صبور باشید و از همسر و خواهرانم مى‏خواهم که‏مانند حضرت زینب )س( در شهادت من صبور و مانند حضرت‏زینب )س( ادامه دهندگان راه من باشید و دیگر از همسر خودمى‏خواهم که فرزندانم را خوب نگهدارى کند و آنها را به دین‏اسلام و آداب آن آشنا سازد و آنها را به درس قرآن و نهج‏البلاغه‏بفرستد و دیگر از همسر خودم سپاسگزار هستم. همسر من مجازاست که مهریه خود را از زندگانى بردارد و بچه‏هایم را اول به خدا وبعد به دست همسرم سپردم.

750 تومان پول به راه خدا دادم و...(64)و دیگر از تمامى‏خویشان و دوستان مى‏خواهم که اگر کسى از من طلبى دارد ببخشد،در راه خدا و به راه خدا.

ابراهیم نامداریان

 

۲۶ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۲ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی