در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
در صورت لود نشدن عکس , این متن نمایش داده میشود
شهدا و امور ایثارگران پایگاه سید الشهدا

وصیت نامه شهید سید محسن نبوى

وصیت نامه شهید سید محسن نبوى

بسمه تعالى

بارالها، ترا سپاس مى‏گویم به خاطر همه نعمتهایى که به ماارزانى داشتى و جهت هدایت بندگانت پیامبرانى آفریدى، ترا سپاس‏مى‏گویم که مرا در چنین زمانى آفریدى که نبرد بین حق و باطل‏است و نور هدایت خود را در دل ما روشن نمودى تا تمیز دهنده بین‏آن دو باشیم. بارالها بخاطر دین رسول تو و بخاطر تو قدم در میدان‏گذاشتم و امیدوارم سرفراز در درگاه تو باشم.

پیامبرا، گواهى مى‏دهم که تو آخرین فرستاده خدایى وتکمیل کننده دین آدم، نوح، ابراهیم، موسى و عیسى )علیه‏السلام( وشهادت مى‏دهم پس از تو على )ع( و یازده فرزند گرامیش جانشین‏تو بوده‏اند و بخاطر دین تو چه زجرها که نکشیدند.

اماما، تو نایب بر حق امام زمانى و تو علمدار و پرچمدار دین‏خدا، تو مشخص کننده حق و باطلى، تو برملا کنند و تو پرده بردار ازروى منافقى، تو هادى مایى در این زمان، آنکس که به تو دل بست‏به امام و به پیامبر و به خدا دل بسته و آنکس که از تو دل برید از همه‏دل برید.

به مردم، اى امت مسلمان، اى توده‏هاى زجر کشیده و ستم‏دیده، اى کسانى که انقلاب را به پیروزى رساندید، همچنان دنباله‏رو، پشتیبان رهبر باشید تا انقلاب از هر گزندى حفظ بماند که این‏تجربه براى همه ثابت شده حفظ و پیروى از رهبرى برابر است باپیروزى و عدم شکست انقلاب.

به دوستانم، دوستان و برادرانم بدانید تنها مملکتى که دست‏رد به سینه ابر جنایتکاران زده مملکت ماست، بدانید که دشمن درپس توطئه‏اى پس از توطئه‏اى دیگر است و از پاى نمى‏نشیند.برادرانم انقلابها مزه تلخ، دودستگى و تفرقه که شعله‏ور کردنش‏توسط دشمن است و شکست بعدش را و تسلط جنایتکاران بر آنهارا چشیده‏اند، سعى کنید براى این مملکت تکرار نشود. برادرانم،مسلمانان، با هم به دوستى برخیزید و عیوب یکدیگر را به هم‏بگویید و از نقاط ضعف جلوگیرى کنید و گذشت داشته باشید.

به پدر و مادر و برادر و خواهرانم، اى پدر و مادر عزیزتر ازجانم، اول مرا حلال کنید و مرا ببخشید اگر کوتاهى در مورد شمابزرگوارانى که با رضایت مرا جهت حمایت اسلام روانه ساختید ازمن سر زده در این مدت عمرم، من همیشه شما را دوست داشتم واحترامتان را داشتم چون لایقش بودید. شمایى که با زجر و مشقت‏مرا بزرگ کردید و حالا که مى‏خواستید نتیجه عمل را ببینید که البته‏بهترینش را دیدید شما را تنها گذاشتم، از شما تقاضا مى‏کنم ذکرخدا و یادآورى اتفاقاتى که براى امام حسین)ع( این رهبر انقلابهاى‏جهان افتاده، آرام گیرید و هر گاه خواستید گریه کنید براى امام‏حسین )ع( گریه کنید نه براى من که من هم از او درس گرفتم وخوشحال باشید و شادى کنید که فرزندتان را در راه خدا دادید.

و امّا برادر و خواهرانم، اسلام به شما احتیاج دارد، سعى کنیدمسلمان واقعى و پشتیبان انقلاب و امام عزیز باشید، از کسانى که ضداین انقلاب و امام هستند دورى کنید که آتش آنها شما را نیز فرامى‏گیرد.

و امّا همسرم، اى کسى که واقعاً ترا از صمیم قلب همیشه‏دوست مى‏داشتم و اگر هدف خدا نبود هرگز از کنارت دورنمى‏شدم، از تو نیز سپاسگزارى مى‏کنم که همیشه فردى بودى که باخوشى و ناخوشى و خوبى و بدى من ساختى و اگر هم کمبودى‏داشتیم در زندگى به روى خودت نیاوردى و همیشه قانع بودى وزمانى هم که عازم جبهه شدم با وجودى که ناراحت بودى به روى‏خودت نیاوردى و مرا همراهى نمودى، پس از من تو آزادى هرطور صلاح مى‏دانى انجام دهى و تصمیمى که مى‏خواهى بگیرى،بگیر و ناراحت مباش که من بهترین راه را رفتم و انشاءالله امیدوارم‏که مورد قبول خدا قرار گرفته باشد و امیدوارم مرا حلال کنى.

در پایان امیدوارم خداوند همه را مورد عفو و بخشش خویش‏قرار دهد و از آن جمله من گنهکار رو سیاه به درگاهش را و همچنین‏امیدوارم این انقلاب به انقلاب حضرت مهدى )عج( برسد.

والسلام و علیکم و رحمت الله و برکاته

محسن نبوى 1362/12/2


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید عزت الله اصلانى

وصیت نامه شهید عزت الله اصلانى

"بسم رب الشهداء و الصالحین

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهْ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَدً عَبْدُهُ وَ رَسوُلُهْ "

 

شکر خداى را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق علیه باطل شرکت کنم و آنچه‏که دارم در طبق اخلاص نهاده تقدیم ایزد منان کنم و آنچه حسین و یارانش و تمام‏رزمندگان صدر اسلام پروانه وار دور آن مى‏گشتند من هم آنان را باز یابم، یعنى‏شهادت. آیا کسى به خود اجازه مى‏دهد که با چشم خود ببیند که جنایتکاران ومتجاوزان دست به سوى اسلامش و شرفش و کشورش دراز کرده و قصد نابودى آن رإے؛ج"داشته باشد و سکوت اختیار کند.

من اکنون مى‏روم که با خدایم ملاقات کنم، مى‏روم تا آتشى را که در درونم‏مشتعل شده خاموش نمایم، من اکنون به سوى  سنگر خالى همرزمانم و به سوى لانه باصفاى جنگ پرواز مى‏کنم که دشمن بداند هیچ موقع سنگر خالى نمى‏ماند، امّا باید ازرهبرم، امامم خمینى بت شکن قدردانى بکنم که مرا از سیاه چاله و گودال‏هاى روزگارکه به سوى پرتگاهى روانه بودم، نجاتم داد و نادى و رهنما شد و تو اى همرزم، توخود مى‏دانى که این انقلاب به چه نحوى به پیروزى رسید. با کشته شدن على اکبرها،على اصغرها و حبیب ابن مظاهرها، نکند خداى نکرده بى تفاوت بنشینى و دنیا را برآخرت ترجیح بدهى، هیچ اندوهى به خود راه ندهى که ما پیروزیم و امّا پدر و مادرم،نمى‏دانم چگونه از شما تشکر کنم. پدر و مادرم چه زحماتى که براى بزرگ شدنم‏نکشیدى، اى مادر عزیزم نکند در مرگم بى‏تابى کنى و گریه نمایى، نکند با بى‏تابى خوددشمنان اسلام را شاد کنى، نه مادر جان من امانتى بود از طرف خدا در نزد شما که هم‏اکنون خدا امانت خود را پس گرفته است، پس در مرگم کاملاً صبور باش و استقامت‏به خرج ده  و همیشه شاد باش و امام عزیز و رزمندگان کفر ستیز را دعا کنید. امیدوارم‏که حلالم کنید. مادر جان هیچ قطره‏اى در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونى‏که در راه خدا ریخته شود بهتر نیست و من مى‏خواهم با این قطره خون به معشوقم‏برسم. وصیت من این است که بعد از مرگم برایم گریه نکنید. به همه دوستان و آشنایان‏تبریک بگویید.

بگویید که جان او هدیه‏اى براى امام امت خمینى بت شکن و در راه خداست،بگویید براى همین بود که عزت الله به جهاد رفت و شربت شهادت نوشید که این پیام‏یک شهید است که جهاد دو چیز را در بر مى‏گیرد، یکى خون که شهید مى‏دهد، دیگرنام شهید که باید به همه منتقل بشود. به مادرم بگویید که دیگر پیش خدا سر شکسته‏نیست، چون پسرش راهى را رفته که حسین رفته. پدر جان وصیت من این است که‏راهم را ادامه دهید و با منافقین داخلى مبارزه کنید با زنده ماندنم که نتوانستم خدمتى‏به انقلاب و جمهورى اسلامى بکنم، امیدوارم که با شهادتم بتوانم قلب آشنایان رامنقلب ساخته تا آنها به این انقلاب خدمت بکنند. از پدر و مادرم و برادرم و کلیه‏دوستان و آشنایان حلالیت مى‏طلبم و از آنها مى‏خواهم که مرا حلال کنند در ضمن‏چهار ماه قضاى روزه دارم برایم بگیرید.

 

والسلام

64/12/10


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید محمد رضا جندقیان

وصیت نامه شهید محمد رضا جندقیان

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَ قاتِلوُا فى سَبیلِ اللَّهِ الَّذینَ یُقاتِلوُنَکُمْ وَ لا تَعْتَدوُا اِنَّ اللَّهَ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ"(20)

"وَ لا تَحْسَبَنَ الَذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَرَبِهِمْ یُرْزَقُونْ"

اکنون که کفر بر علیه اسلام و انقلاب اسلامى شورش کرده برماست که از جاى خود حرکت کرده و او را نابود و اسلام را بر پاى‏داریم.

اینجانب محمد رضا جندقیان بر حسب احساس مسوولیت‏دینى و وطنى خود فى سبیل الله در این راه قدم برداشته و امیدوارم‏که بتوانم از جلو راه اسلام خارى را بردارم، نه اینکه خارى باشم درراه.

آرزو دارم خدا مرا یارى دهد تا آنجا که بتوانم مبارزه کرده ودشمن را نابود کنم و زمانى که شهادت در راه حق نصیب من شد این‏خون ناقابل خود را در راه اسلام و ایران ریخته، باشد تا این خونهاپیروزى را براى اسلام به دنبال داشته باشد.

من هیچگاه آرزویى براى خودم ندارم و در حال حاضر تنهاآرزویم شرکت در جبهه و شهادت در راه اللَّه است و بعد پیروزى‏اسلام بر کفر.

به امید پیروزى اسلام و جهانگیر شدن آن.

محمد رضا جندقیان 1359/8/13


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید محمد مهدى فقیهى

وصیت نامه شهید محمد مهدى فقیهى

"بسم الله الرحمن الرحیم"

برادر عزیز، آقا...

خداوند شما را در امور خیر موفق بدارد، امروز پنج شنبه 62/4/23قرار است با چند نفر از برادران برویم منطقه غرب تا هر چه بخواهدبشود.

راجع به سفارشى که کردم، اگر مسئله‏اى بود باید حتماً بگوییدکه همه کارهاى مربوط به من در اصفهان انجام شود و براى خانواده‏محترم...زحمتى پیش نیاید، انشاءالله که ایشان مسایل گذشته راببخشند و به رضاى خدا راضى باشند که حتماً هستند و مى‏دانند که‏صبر بر جهاد از جهاد بالاتر است و از این بابت هم نصیب خواهندداشت.

هر قدر پول مربوط به من هست، کلاً خمس آن داده شود.پانزده هزار تومان به حساب جهاد ادارات ریخته شود، اگر باز هم‏چیزى مانده بود به حساب رزمندگان که در جبهه اسلام بر علیه کفرمى‏جنگند ریخته شود.

از پدر و مادرم مى‏خواهم که از من راضى باشند و بدانند آنچه‏واقع شده عیناً خواست خداست و من با توجه کامل به این راه رفته‏ام‏و بر اساس نیتى که کرده بودم حتماً بایستى به جبهه مى‏رفتم و دعاکنید که خدا نیت مرا قبول کند و خودشان هم راضى و خوشحال‏باشند که در راه خدا کارى انجام شده باشد، شاید صبر آنها از هرجهادى در راه خدا بزرگتر باشد.

خواهر کوچکترم هم باید آنچه وظیفه الهى اوست که هماناسعى در رشد و کمال و تقرب به سوى خداست، انجام دهد و هرگزضعف به خود راه ندهد.

باز هم از خانم )همسرش( که خیلى در این مدت محبت‏کردند علیرغم کوتاهى‏هاى من به خاطر ایمانى استوار که دارند واینقدر خوش قلب هستند، نسبت به همیشه خوبى و صمیمیت نشان‏داده‏اند، مى‏خواهم که مرا ببخشند و انشاءالله صبر و سکوت و انتظارفرج را که از عبادات مهم است همواره سر لوحه کار قرار مى‏دهند وبراى من دعاى آمرزش بکنند و بدانند آنچه خدا مى‏خواست بایدانجام مى‏شد و همین بهترین خیر است. انشاءالله خود شما هم مراببخشید و براى من دعا و طلب آمرزش بکنید، اگر کسى از من طلبى‏دارد یا نسبت به او ناروایى از من سر زده سعى شود رضایت او هم‏فراهم شود همه باید براى عزت اسلام و مسلمین تلاش کنیم و براى‏طول عمر امام و رهبر بزرگوارمان دعا کنیم و خدا تنها اجابت کننده‏دعاهاست و عاقبت امور به دست اوست. "سلام بر همه دوستان وهمه کسانى که تابع راه هدایت به سوى خدا هستند"(47)

 

 


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید مصطفى فندرسکى پور

وصیت نامه شهید مصطفى فندرسکى پور

"بسم الله الرحمن الرحیم"

"اِلهى لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرینْ. رَضیتُ بَالّلهِ رَباً وَ بَاالاِسْلامِ‏دیناً وَ بِمُحَمَدٍ )صلى الله علیه و آله( نَبیاً وَ بِعَلىٍ اِماماً وَ بِاولادِه‏الْمَعْصوُمینَ حُجَجُ الّله اِماماً وَ بِالْقُرآنِ کَتاباً"

خداوندا! حمد تو را سزاست ستایش شکر گزاران

خداوندا! به یکتایى تو شهادت مى‏دهم توى که غیر از تو معبودى‏نیست و شهادت مى‏دهم که محمّد )ص( فرستاده و على)ع( امام من‏و فرزندان معصوم او نشانه‏هاى خداوند و قرآن کتاب من است.

با یاد و نام خدا، وصیت نامه خود را شروع مى‏کنم و بعد ازخدا و پیامبر و ائمه اطهار )س(. با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب‏امام خمینى و سلام بر رزمندگان سلحشور و درود و سلام بر شهداى‏صدر اسلام تاکنون و روحانیت معظم.

خانواده عزیزم، محترماً به عرض مى‏رسانم اینجانب مصطفى‏فندرسکى‏پور از تاریخ 64/11/1 از منزل خارج و براى زیارت‏رزمندگان و یارى دین اسلام جهت همکارى با این برادران به‏جبهه‏هاى حق علیه باطل عازم هستم. لذا تا مدت نامعلومى پیش شمانیستم و اگر خدا شهادت را نصیب این بنده حقیر کرد از شماحلالیت مى‏طلبم و تقاضا دارم که شما هم وظیفه خود را خداپسندانه‏انجام دهید که ]این توفیق[از نظر الهى شامل حال رزمندگان مى‏باشدو انشاالله شامل حال شما هم باشد.

شما اى همسر باوفایم و مادر بچه‏هایم، یادتان نرود که شمافرزند فاطمه زهرا )س( هستید، شما باید به دیگران درس ایثار وشهادت و از خودگذشتگى بدهید و الگوى ]الگویى چون [حضرت‏زینب )س( باشید. صبر و بردبارى را پیشه خود کنید که خدا باصابرین است.

فرزندان عزیزم نماز اول وقت را فراموش مکنید، توسل به‏ائمه و خواندن قرآن و درسهایتان کوشا باشید. نماز شب و زیارت‏عاشورا و دعاى توسل را فراموش مکنید، دعا به جان امام عزیزمان‏خمینى بت شکن یادتان نرود.

همسر مهربانم بچه‏هاى مرا خوب تربیت کنید، مبادا در حق‏آنها کوتاهى کنید، طورى تربیت‏شان کنید که راه امام حسین سرورآزادگان را سرلوحه زندگیشان قرار دهند. یاور مظلومان و دشمن‏ظالمان و ستمگران باشند، وفادار به اسلام عزیز و روحانیت معزّزباشند و پیرو ولایت فقیه باشند. باز هم تذکر مى‏دهم نماز سر وقت ورسیدگى به درسهایشان و کارهاى نیک و پسندیده و خواندن قرآن ونماز جمعه را ترک مکنید.

در پایان از مادر عزیزم حلالیت مى‏طلبم و امیدوارم که مرإے؛طط1ى‏ى‏ببخشید و از همه خواهران و برادران، همکاران و همسایگان و کلاًخواهران و برادران دینى حلالیت مى‏طلبم و اگر قصورى و بدى ازاین بنده حقیر دیده‏اند به بزرگوارى خودشان ببخشند و برایم ازخداوند طلب مغفرت نمایند و شهادت فى سبیل الله را از خداوندبخواهند.

همه شما را به خدا مى‏سپارم. ضمناً مبلغى صدقه براى سلامتى‏آقا امام زمان )عج( و امام عزیزمان پرداخت نمایید و براى رَدِ مظالم‏قسمتى از مال شخصى‏ام را به کمیته حضرت امام پرداخت نمایید.

مقدارى هم خمس و سهم امامم به حجةالاسلام حاج آقاجوادى بدهکارم که پرداخت نمایید.

همسر مهربانم مرا حلال کنید.

به امید پیروزى اسلام در سرتاسر جهان.

"خدایا تا ظهور دولت یار خمینى را براى ما نگهدار"

"اَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبْ"

مصطفى فندرسکى پور - فرزند حسن - 64/11/20

 

۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۹:۰۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید مصطفى مهرکش

وصیت نامه شهید مصطفى مهرکش

بسمه تعالى

"اشهدا ان لا اله الله وحده لا شریک له و ان محمد عبده و رسوله،...

خدایا غریبم، تنهایم با کوله بارى سنگین از گناه به طرف تو مى‏آیم. رحم کن به‏غربت و تنهائیم، فرو نشان خوفم را، برهان از تنهایى مرا، اى آقاى من، سرافکنده وذلیل و محصور و حقیرم، نه داراى عذرى هستم که خود را تبرئه کنم و نه داراى‏نیرویى که با آن نصرت جویم و نه مى‏توانم بگویم که گناهى مرتکب نشده‏ام و کاربدى انجام نداده‏ام، اگر به فرض انکار کنم به حالم سودى ندارد، چگونه مى‏شود انکارکرد در حالى که اعضاء و جوارحم شاهد کردارهاى من است.

خدایا تو خود مى‏دانى وحشت و ترسى از مردن ندارم ولى نگرانم که با چه‏رویى به طرف معبود مى‏روم واى بر من، واى بر من...خدایا از خجالت و شرمندگى‏قیامت مى‏ترسم، خدایا آن قدر در اعمال و کردار زشت و ناپسند خود غوطه ورم که‏صحبت کردن را فراموش کرده‏ام، نمى‏دانم چه طور با معبودى رحیم حرف بزنم. اى‏خدایى که مهرورزى کار تو و بخشندگى شعار تو است، اى صاحب جلالت و کرامت،اى بخشنده‏ترین رحم کنندگان! آن را که خود سزاوارش هستى با من به جا آور، نه آن‏را که من سزاوارش شده‏ام.

خدایا روحم آلوده است و عقلم در اثر هواپرستى مغلوب است و هواى نفس برمن غالب است، طاعتم بسیار اندک، در عوض نافرمانیم زیاد، ولى زبانم به گناهان‏خویش اقرار مى‏کند.

"یا ستار العیوب، یا علام الغیوب، یا کاشف الکروب، اغفر ذنوبى کلها" چندمین باراست قبل از عملیات وصیت نامه مى‏نویسم ولى ... این گناهان و معصیت‏هاى من بوده‏که باعث این جدایى شده است. خدایا در این لحظه به حقیقت دست گدایى خود را به‏آستانه تو دراز کرده‏ام، این دست‏هاییکه به ذلت اعتراف به گناه نشان داده است را بى‏بهره از خویش برمگردان و از درگاهت مطرود و محروم مفرما. یا اجود الاجودین و یااکرم الاکرمین، توفیق طاعت و بندگى و ترک معصیت و اخلاص عمل به من عطا بفرماو قلبم را مملو از مهر و محبت و عشق خودت گردان، عاشقم کن که عاشقى منتهاى‏آرزوى من است.

در تشییع جنازه‏ام عجله نکنید، آهسته آهسته مرا منتقل کنید، مى‏ترسم، مگر نه‏این است که به طرف خانه جدیدى مرا مى‏برید که بیگانه‏ام با آن، مرا در گورى‏مى‏گذارید که غریب و تنهایم، انیس و مونسى ندارم به غیر از اعمال زشت و ناپسند،پس چرا عجله مى‏کنید، رحم کنید بر من، آمرزش بطلبید برایم، خدایا رحم کن بر این‏بدن ذلیل و ناتوان. آهسته، آهسته، خاک بر رویم بریزید، دقایقى دیگر این جسد زیرفشار قبر متلاشى مى‏شود، چگونه تحمل کنم این فشار را، شب اول تنهایم نگذارید،وحشت دارم از تنهایى و تاریکى، خدایا این شب را چگونه به سر مى‏برم در حالى که‏فرشتگان عذاب بالاى سرم هستند و امیدم به رحمت تو است. خدایا آنجایى که‏حضرت سجاد مى‏فرمایند:

کیست که بد حالتر از من باشد )فمن یکون اسوء حالاً منى( اگر من بر همین حال‏منتقل شوم به گورم که هموارش نکرده‏ام  براى خواب نازم و مفروشش نکرده‏ام باعمل صالح براى آرمیدنم.

چه کنم و چرا نگریم، حال آن که نمى‏دانم به سوى چه خواهد بود بازگشت من،روزگار مى‏فریبدم، حال آن که مى‏وزد بالاى سرم بال‏هاى مرگ. این سوز دل‏سیدالساجدین است، من ذلیل، خوار و ضعیف، چه بگویم و چه مى‏توانم بگویم.

خدایا هنگامى که گناهان  و غفلت‏هاى خود را مى‏بینم بى تاب مى‏شوم، لکن‏هنگامى که کرمت را مى‏بینم به طمع مى‏افتم و همین جود تو است که جرأت داده که باهمچو تویى سخن بگویم ولى ترسانم از این که نکند دوست ندارى دعاى مرا بشنوى.

خدایا رحم کن در این جهان به غریبیم و به هنگام مرگ به غمزدگى‏ام و در قبر به‏تنهائیم و در لحد به وحشتم یا غیاث المستغیثین.

فان الحیوة فى موتکم قاهرین، والموت فى حیاتکم مقهورین )حضرت على(

زندگى در این است که بمیرید، امّا غالب و قاهر و پیروز و مردن در این است که‏زنده باشید، امّا مقهور و مغلوب و تو سرى خور )فاقروا على مذله و تاخیر او رووالسیرف من الدعاء ترو و من العلماء( لذا دو راه بیشتر نیست یا با این ذلت و پستى وتأخیر بمانید، یا این شمشیرها را از خون این نابکارها سیراب کنید تا بتوانید سیراب‏شوید.

لذا با آزادى کامل و آگاهى راه دوم را انتخاب نمودم و مى‏روم تا بلکه بتوانم‏خط سرخ و خونین حسین )ع( را تداوم بخشم، خدایا اعتقاد من همیشه به تو است دراین راه غیر از تو کسى را ندارم )الهى و ربى من لى غیرک( یاریم نما بلکه بتوانم‏مسئولیت خویش را به پایان برسانم و همه شما بدانید که مرگ در راه حق مایه افتخار ومباهات است، من چه قدر عاشق الله هستم که ملحق شوم به شهیدان به خون خفته‏انقلاب و شوق و عشق من به ملاقات آنان آن اندازه است که یعقوب شائق ملاقات‏یوسف بود و شما را وصیت مى‏کنم به سه چیز:

1- در عمل معطى بودن، نه بخیل که سر منشأ بخل خود بینى است.

2- در خلق و خوى با تقوا بودن.

3- در فکر تصدیق داشتن )تصدیق به دین خدا و پیغمبر و امام و معاد( و تا پاى جان‏بایستید تا انقلاب ما حرکت صعودى خود را طى نموده و مقدمات ظهور ولى عصر)عج( فراهم گردد، از مشکلات نترسید با سختى ها و کمبود ها به مبارزه برخیزید که‏قرآن مى‏فرماید: "فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا"

با هر سختى و مشقتى یک آسانى همراه است و اگر بخواهید به رفاه و سعادت،رشد و کمال برسید باید از مسیر سخت و پر شدائد عبور نمایید و دیدید نصرت وپیروزى امت ما در مقابل رژیم پهلوى نتیجه و ثمره آن سختى و گرفتارى‏هایى بود که‏جوانان و علما و روحانیون و دانشجویان معتقد و مسلمان ما در سیاه چال ها و زندان‏ها زیر شکنجه ها متحمل شدند و بدانید که با سختى ها آسانى همراه است.

امام را فراموش نکنید و تنهایش نگذارید، خدایا به طول عمر و توفیقاتش بیفزا.

مسئله اساسى و اصلى ما جنگ است و باید تا پیروزى نهایى آن را دنبال کنیم وقران چه خوب به محرومین و مستضعفین مى‏گوید، شما مى‏توانید و باید به آینده‏سرنوشت خودتان و به نابودى باطل مطمئن باشید و امید به آینده و پیروزى مى‏دهد.تاریخ را نگاه کن و ببین پایان کار کسانى که پیش از این ها بودند، چه شده است. جبرتاریخ و جبر ناموس حاکم بر خلقت با این قدرت‏هاى شیطانى چه آورده است،]کرده‏است [رویت را بگردان و ببین منشأ قدرت ها کجاست که همه از این قدرت و منبع‏سرچشمه مى‏گیرد و اسیر این قدرتند و فقط به این قدرت بیندیش و او را بفهم، نه آنچه‏که ظاهر حیات دنیا و ظاهر مسائل روز است.

"فاقم وجهک للدین حنیفاً"، رویت را به طرف ایمانى بگردان که ایمان حنیف‏است و به فطرت انسانى خودت که تو را به عنوان جانشین خداوند و وارث زمین نهاده،برگرد. خودتان را آماده سختى ها بکنید و مطمئن باشید خداوند نگهبان شماست و شمارا از شر دشمن نجات خواهد داد و عاقبت شما را نیک خواهد کرد. اگر جوان خود رااز دست دادید صبر پیشه کنید و بدانید که امانت را به صاحبش پس داده‏اید که خداوندبا صابرین است، مبادا حرفى به زبان بیاورید که از قدر شما بکاهد، هدفش را دنبال‏کنید.

پدر و مادر حلالم کنید و مرا ببخشید، دست شما را مى‏بوسم، مى‏دانم مرگ‏جوانتان براى شما مشکل است ولى او اراده کرده در راه خدا قدم بردارد، بلکه بتواند وقابلیت آن را داشته باشد، به سویش پرواز نماید. لذا شما صابر باشید و هر وقت به یادم‏افتادید، بخندید، چرا که من سرافراز مى‏شوم، اگر افتخار شهادت نصیبم شد )انشاالله(سعى مى‏کنم با لب خندان و ذکر خدا )لا حول و لا قوة الا بالله(دنیا را وداع کنم و شماهم بر سر مزارم شاد و خندان باشید و لباس شادى به تن کنید، راضى نیستم مادرم‏ناآرامى کنید، بخند و شاد باش و فرزندانتان را همچون گذشته با مکتب حسین و عشق‏به حسین تربیت کن و اگر تخلفى از من دیدى، من را حلال کن و از خدا مى‏خواهم دوچیز:

1- ایمان و تقوا

2- اگر قلم تقدیرش شهادتم را امضا نمود. مى‏خواهم بدنم سوراخ سوراخ و تکه تکه‏گردد.

شما اى برادران و خواهرانم، برادر کوچک و حقیرتان را حلال کنید و او راببخشید. پیوند خود را با قرآن، مسجد، روحانیت مستحکم بگردانید و پیام برادرتان)پاسدارى و تحقق احکام و مبانى اسلام، تداوم انقلاب تا انقلاب ولى عصر، پشتیبانى‏از ولایت فقیه و حرکت پشت سر آنها، رها نکردن امام خمینى و پایمال نکردن اهداف‏و آمال شهیدان( را به امت اسلام برسانید. هر وقت به یاد من افتادید آیات 150الى154 سوره بقره را بخوانید و صابر باشید.

خدایا اعتقاد من همیشه به تو است، امید من در هر سختى، تو هستى. هر چه برایم‏پیش آید توکل به تو مى‏کنم، خدایا چه مشکلاتى برایم در دنیا پیش آمد به تو ارجاع‏کردم و تو حل کردى. تو راه صواب را پیش پایم گذاشتى، خدایا خودم را به تومى‏سپارم، خدایا جاهل بودم، از گناهانم درگذر، خدایا تو بزرگى، رحیمى، رحمانى،مرا ببخش.

لا حول و لا قوة الا بالله

به امید پیروزى مستضعفان جهان و برقرارى حکومت حضرت مهدى)عج(

سرباز و خدمتگزار اسلام مصطفى مهرکش

 


۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید منصور کرمانى

وصیت نامه شهید منصور کرمانى

   بسم الله الرحمن الرحیم

   اَنا لِلِه وَ اِنا اِلَیْهِ راجِعُونْ"

   اَللهُمَ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدْ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَدٍ وَ آلِ مُحَمَدْ"

      با سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامى خمینى بزرگ منجى انسانها ازظلمت به نور، از کفر به ایمان، از بت پرستى به خدا پرستى و سلام بر شهیدان و معلولین‏انقلاب.

      اکنون که چشمانم از این دنیا بسته و در جهانى دیگر به زندگى پرداخته‏ام و ازمیان شما رفته‏ام، چند کلمه را به عنوان وصیت براى شما عزیزان به یادگار گذاشته‏ام:

      اى معبودا، تو خود شاهد بودى که ما جز رضاى تو و اطاعت از رسول تو چیزدیگرى عمل نکردیم و راهى را که حسین)ع( و اصحابش رفتند با چشم و دلى بازپذیرفته‏ام و در آن قدم گذاشتم که با کفر و شرک مبارزه کرده و دین خدا را یارى کرده‏باشم.

      اى خداى بزرگ ما هدفى جز یارى اسلام و مسلمین و انجام مسوولیت سنگین‏که شهدا بر دوش ما گذاشتتند، نداشته‏ایم و رضایم به رضاى خدایى است که چگونه‏زیستن و چگونه مردن را به من آموخت. خدایى که این چنین عاشقانش به سوى اومى‏روند و سوى او پر مى‏کشند، خدایى که من فقط براى رضاى او به جبهه رفتم تا درراه او بجنگم، خدایى که من عاشقانه به سوى او رفتم.

      آرزویى داشتم که با روى خونین و بدنى پاره پاره به ملاقات رسول خدا)ص( وحسین ابن على )ع( بروم و نزد شهیدان رو سفید باشم.

      و شما اى ملت غیور و قهرمان، خداوند شما را برگزید و بر شما منت گذاشت تادین او را روى زمین حاکم کنید و مستضعفان را بر مستکبران پیروز گردانید. شکر این‏نعمت را کنید و بدانید که در این قیام که رضاى خدا در آن است از هیچ قدرتى نترسید،استوار و مصمم همانگونه که تاکنون بوده‏اید و در زیر لواى ولایت فقیه به فرمان امام‏امت و در کنار روحانیت به مبارزه ادامه دهید که خدا پشتیبان شماست.

      اى مادر قهرمان و اى پدر مجاهدم، همانطور که مى‏دانید من و برادر وخواهرهایم، همه امانتى هستیم که از جانب خدا به شما سپرده شده‏ایم و باید روزى این‏امانت را به صاحب اصلیش برگردانید. هر چند پس دادن این امانت آسان نیست ولى‏باید که امانت را به صاحب اصلیش پس داد.

      مادرجان، من به آرزویى که داشتم، رسیدم و اسلحه‏ام عروس بود و حجله‏ام‏سنگر و گلوله‏هاى سربى شیرینى‏هایى بود که بر سرم مى‏ریخت.

      پدر و مادرم، شما رنج و مشقت بزرگ کردن مرا به خود دادید به امید اینکه‏روزى به خاطر خدا و اسلام کار کنم و به مردم خدمت نمایم، پس این بزرگترین‏خدمت است که از دست من ساخته است.

      و اى خواهران گرامیم، فرزندانتان را به رفتار اسلامى تربیت کنید و به عنوان یک‏خواهر شهید حالت انقلابى و اسلامى داشته باشید.

   والسلام - منصور کرمانى 1362/8/8

۰۲ بهمن ۹۴ ، ۰۸:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید مهدى نجفى

وصیت نامه شهید مهدى نجفى

 

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام على رسول الله صلى الله علیه و آله

السلام على الائمة الهداه المهدیین و رحمةالله و برکاته

اللهم الرزقنا الشهاده و احشرنا بحمد و آله بحق محمد و آله

اینجانب مهدى نجفى فرزند على متولد و بچه کاشان، مشغول در ستاد پشتیبانى‏مناطق جنگى جنوب جهاد سازندگى وصیت مى‏کنم که در هر جبهه‏اى شهادت نصیبم‏شد، در همان منطقه به شکلى که مقدور باشد، بخاکم بسپارید.

پدر بزرگوارم و مادر بسیار عزیزم! ناراحت نباشید و فقط دعا کنید خداوندگناهان کبیره و کثیره مرا بیامرزد.

مى‏خواهم با محمد و على و فاطمه و حسن و حسین و فرزندانش صلى الله علیه وآله و سلم محشور شوم و به دیدارشان برسم.

خدا امام امت خمینى بزرگوار را عمر زیاد عطا فرماید و ما را پیرو حقیقى او قراردهد که پیرو حضرت مهدى )عج( خواهیم بود و سفارش مى‏کنم کاملاً از این بزرگوارپیروى کنید.

اللهم اغفرلى و والدینى و للمومنین یوم یقوم الحساب

فرزند اسلام و بنده خدا انشاالله مهدى نجفى

ساعت 8/5 شب 60/12/29 که احتمالاً شب حمله است.


۲۰ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه شهید مهندس محمد رضا موحدیان

وصیت نامه شهید مهندس محمد رضا موحدیان

همسر محترمه شهید مهندس موحدیان در مورد وصیت نامه شهید مى‏گوید:

یکى از دوستان به من گفتند که چرا ایشان وصیت نامه ننوشته‏اند، گفتم: نمى‏دانم.خود آن شخص شب که رفتند منزلشان، در خواب دیده بودند که شهید موحدیان به‏ایشان گفته بودند: "شما که وصیت نامه مرا مى‏خواهید، وصیت نامه پشت عینک من‏است!"روز بعد همان خانم به من گفتند که عینک آقاى موحدیان پیش شماست؟پرسیدم، چطور؟ گفت: این شهید به من در خواب اینطور گفته‏اند!! من رفتم و عینک‏ایشان را پیدا کردم و دیدم، وقتى ایشان شهید شده بودند، مقدارى از خونشان به عینک‏پاشیده بود، بلافاصله گفتم: اللَّه اکبر! ایشان با خواب گفته‏اند که: چه وصیتى بالاتر ازخون من! که شما بخواهید به آن عمل کنید.(64)

۲۰ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی

وصیت نامه عزت‏الله لچینانى

وصیت نامه عزت‏الله لچینانى

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَ لا تَحْسَبَنَ الَذینَ قُتِلُوا فى سَبیلِ اللَّهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیاءٌ عِنْدَ رِبِهِمْ یُرْزَقُونْ"

"گمان نکنید کسانى که در راه خدا کشته شده‏اند، مردگانند، بلکه آنان زنده‏اند و در نزدخدایشان روزى مى‏خورند."

با درود و سلام بر منجى عالم بشریت حضرت مهدى موعود )عج( و درود وسلام بر نایب بر حقش خمینى بت شکن و درود و سلام بر خانواده‏هاى شهدا، اسرا ومفقودین و با درود فراوان بر تمام امت مسلمان و در خط امام وصیت نامه خود راآغاز مى‏کنم.

اکنون که در زمانى زندگى مى‏کنیم که همانند زمان امام حسین است و روزهایش‏همانند روز عاشورا است و کربلایش مانند کربلاى حسین)ع(، بر ماست که به نداى هل‏من ناصر حسین زمان )امام امت( لبیک بگوییم و امام عزیزمان را یارى رسانیم.

اکنون که خداوند منان توفیق حضور در جبهه و جهاد در راه اسلام را به ما داده‏است خدا را شکر مى‏کنم و شکر گزارم که در زمانى زنده‏ایم که بتوانیم تا آخرین قطره‏خونمان در راه اسلام و قرآن دفاع کنیم و اگر خداوند قبول کند خونى که در رگهاى ماجریان دارد را در راه اسلام و پایدارى آن بریزیم.

توصیه من به امت قهرمان این است که همانطورى که تا به حال پیرو امام بوده‏ایدو او را یارى نموده‏اید تا آخر نیز با او باشید. دست از امام و رهبر عزیزمان برندارید.خط امام همان خط رسول الله)ص( است. یک لحظه از آن غافل نشوید و ازکمبودهاى دنیوى شکایت نکنید که هر جنگى کمبودى دارد، همانطورى که در زمان‏رسول الله )ص( نیز یاران آن حضرت در شعب ابى طالب با کمبودها مواجه شدند وآنقدر مقاومت کردند که حتى براى خوراکى خود هر سه نفر از آنها یک دانه خرمااستفاده مى‏کردند چون به خاطر اسلام بود.

مهمتر از همه از نماز و واجبات الهى دست برندارید که نماز ستون دین است و ماهم براى پا بر جا بودن همین نماز جنگ مى‏کنیم.

سخنى چند با پدر و مادر بزرگوارم که زحمت‏ها کشیدند تا مرا بزرگ کردند و به‏اینجا رساندند که نمى‏دانم چگونه از آنان قدردانى بکنم.

هر وقت عازم جبهه مى‏شدم مانع رفتن من نمى‏شدند، حتى خدا را شکرمى‏کردند که چنین فرزندى را تربیت کردند.

هر چند که براى آنها فرزند خوبى نبودم و نتوانستم آنطور که باید حق فرزندى‏را اداء کنم، معذرت مى‏خواهم و از شما حلالیت مى‏طلبم. از شما مى‏خواهم درمصیبت‏ها صبر و مقاومت کنید.

از برادران و خواهرانم و کلیه خویشان  آشنایان حلالیت مى‏طلبم و از آنهاعذرخواهى مى‏کنم، اگر به آنها آزار و اذیتى رساندم. به آنها توصیه مى‏کنم که‏فرزندانتان را طورى تربیت کنید که همیشه یار و یاور اسلام باشند و از واجبات الهى‏دست برندارند.

از پدر و مادرم مى‏خواهم که دو ماه روزه مرا بگیرند و یکسال نماز هم برایم‏بخوانند و حساب‏هاى مرا در طى این چند ماهى که از جهاد حقوق گرفته‏ام، صاف‏نکرده‏ام و از شما مى‏خواهم که حساب این چند ماه را صاف کنید و اگر چیزى به آن‏تعلق گرفت آن را بپردازید و حدود 10000 ریال نیز به عنوان رد مظالم برایم‏بپردازید و از این نظر نیز خداوند را شکر مى‏کنم که مال و ثروتى در این دنیا نداشتم که‏مرا به دنیا مشغول کند و دست از قرآن و اسلام بردارم و به دنیا و مال و ثروت دل‏ببندم.

"والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته"

65/9/29 عزت‏الله لچینانى

 


۲۰ دی ۹۴ ، ۱۶:۱۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
جمال محمد ابراهیمی