بسمه تعالی
زندگی نامه ی شاهرخ
ضرغام:کسی که در سی و یک سالگی عمر خود زندگی عجیبی را رقم زد.از همان دوران
کودکی، با آن جثه درشت و قوی، نشان داد که
خلق و خوی پهلوانان را دارد.شاهرخ هیچگاه زیر بار حرف زور و ناحق نمی رفت.دشمن
ظالم ویار مظلوم بود.دوازده سالگی طعم تلخ
یتیمی را چشید.از آن پس با سختی ،روزگار را سپری کرد.در جوانی به سراغ کشتی
رفت.سنگین وزن کشتی می گرفت.چه خوب پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی
میکرد.قهرمان جوانان ،نایب قهرمان بزرگسالان،دعوت به اردوی تیم ملی کشتی
فرنگی.همراهی تیم المپیک ایران ...این ها همه ماجرا نبود ،وی هر شب در
کاباره،دعوا،چاقو کشی،و...پدر نداشت از کسی هم حساب نمی برد.در دوران بزرگسالی با
دیدن ساواک و ... ایمان آورد و عاشق امام حسین (ع) بود.وی از دوران کودکی علاقه
شدید به آقا داشت.این محبت قلبی را از مادرش به یادگار داشت.و در دوران تبعید
امام:ببینید رفقا ،ما اینهمه به خاطر امام حسین به سر و سینه ی خودمون میزنیم،از
آن طرف فرزند این مولای ما یعنی آقای خمینی را گرفته اند.بدون دلیل هم تبعیدش کرده
اند.اما ما هیچ کاری نمیکنیم.مگر ایشان چه گفته این سید می گوید:شاه نباید پول
مملکت را اینقدر صذف عیاشی و جشن و خوش گذرانی کند.در دوران انقلاب علاقه ی شاهرخ
به اقا تا جایی رسیده بود که روی سینه اش در اوایل انقلاب خالکوبی کرده بود (خمینی
،فدایت شوم)...